یا ثامن الحجج دل ما وا نمیشود ..!
خیلی تلاش کردهام، اما نمیشود ..!
هر جا که رفتهام و به هر کس که گفتهام، گفته است:
به دست من گرهات وا نمیشود ..!
اصلاً به هر که رو زدهام گفته با تشر:
هر جا که میروی برو ! اینجا نمیشود ..!
نازم به شاعرت که چه زیبا سروده است:
وقتی دل شکسته مداوا نمیشود ..!
دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب از او شنیده میشود
الّا، « نمیشود » ..!
حالا من شکسته دل خستهٔ غریب رو کردهام به سوی تو آقا، نمیشود؟ . . .