از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
مردم شهری که همه در آن می لنگند به کسی که راست راه می رود می خندند!
این آموزش توسط یکی از شهدای موجود در پوستر فوق ( بصورت الهام به یکی از دوستان مورداعتماد حقیر ) ارائه شده که بنده سراپاتقصیر وظیفه بازنشر اونو دارم و بابت این لطف الهی بینهایت شاکرم.
به پای هم پیر شدیم، من و خیال تو یا ایها العزیز …
برای سلامتیش صلوات
آیت الله بهجت رحمه الله علیه : خدا می دانــد در دفتر امام زمان ارواحنافداه جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بنـدگان در هر هفته دو روز {روز دوشنبه و پنجشنبه} به او عرضه می شود. همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم!
حواسمان هست یانه؟ اگر"شهید" نشویم باید "بمیریم"...! راه سـومی نیسـت!
گاهی چادرم خاکی می شود چادر مشکی ام از در و دیوار شهر خاکی می شود از نگاه های طعنه آمیز خاکی می شود از حرف های سیاه خاکی می شود... گاهی چادرم را خودم خاکی می کنم! چادرم را می شویم تا غبار شهر را از رویش پاک کنم تا سنگینی نگاه ها را پاک کنم ...! به قربان چادر خاکی ات مادر!