(لباس شخصی)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر مدافعان حرم» ثبت شده است

پروانه‌ایم و وقت خطر شیر می‌شویم
با خون خویش منشا تغییر می‌شویم

ما تشنه‌ایم! تشنه خون حرامیان
با کشتن معاویه‌ها سیر می‌شویم

عمار و مالکیم و همه تحت امر عشق
با یک اشاره، دست به شمشیر می‌شویم

موجیم و بیممان نبود از حریق‌ها
بر آتش نفاق سرازیر می‌شویم

با چشم بد اگر به کرببلا یک نظر کنند
بر چشم هیز حرمله‌ها تیر می‌شویم

دستور اگر رسد همه ما قمه به دست
مشغول سر بریدن تکفیر می‌شویم

ما را ز خاندان کرم آفریده‌اند

یک موج، از تلاطم یَم آفریده‌اند

ما را فدائیان پسرهای فاطمه(س)

"ما را شهید میر و علَم آفریده‌اند"

ما را به اعتبار عنایات فاطمه(س)

گریه کنان حضرت غم آفریده‌اند‎

بهر بریدن سر اولاد عمر و عاص

در جان ما غرور و غژم آفریده‌اند

هر یک ز ما حریف دو صد لشکر یزید!!

(زین رو ز شیعه عده کم آفریده‌اند)

دجّال ها و حرمله ها را مهاجم و ...

... ما را "مدافعان حرم" آفریده‌اند‎

. . .

سیّد علیِ خامنه ای (پیر عشق) گفت:

"فریاد را علیه ستم آفریده اند"