(لباس شخصی)

۱۹ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

hazrate-mah_haramkhane


کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی

نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی…..

به پای هم پیر شدیم، من و خیال تو یا ایها العزیز …


به پای هم پیر شدیم، من و خیال تو یا ایها العزیز



شیر هم که باشی جلوی جماعت گاو کم میاری

این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

صرفا جهت اطلاع


آیت الله بهجت رحمه الله علیه :

خدا می دانــد در دفتر امام زمان ارواحنافداه جزو چه کسانی هستیم!

کسی که اعمال بنـدگان در هر هفته دو روز {روز دوشنبه و پنجشنبه}

به او عرضه می شود.

همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم!

راه سـومی نیسـت!


حواسمان هست یانه؟ اگر"شهید" نشویم باید "بمیریم"...!
راه سـومی نیسـت!

گاهی چادرم خاکی می شود


گاهی چادرم خاکی می شود

چادر مشکی ام از در و دیوار شهر خاکی می شود

از نگاه های طعنه آمیز خاکی می شود

از حرف های سیاه خاکی می شود...

گاهی چادرم را خودم خاکی می کنم!

چادرم را می شویم تا غبار شهر را از رویش پاک کنم

تا سنگینی نگاه ها را پاک کنم ...!

به قربان چادر خاکی ات مادر!